اول ای جان، دفع شر موش کن

به نظر می رسد شکست ترامپ و پیروزی بایدن در انتخابات امریکا، خواب شیرین رئیس و برخی از نمایندگان تندرو مجلس انقلابی را به شدت آشفته کرده است. اینان که تا چندی پیش درپی فتح بی دردسر مجلس در رقابتی یک گله و با مشارکت حداقلی، رویای فتح پاستور را نیز در ۱۴۰۰ بسیار نزدیک به تحقق می پنداشتند اکنون و پس از پیروزی بایدن و احتمال درگرفتن بارقه هایی از امید نزد مردم به بهبود وضعیت و تغییر روش حاکمیت، به شدت بیتاب و عصبانی شده و در تلاشند از هرمسیر ممکن راه را برای هرنوع گشایشی در چندماه باقیمانده دولت فعلی ببندند. این تلاش سیاسی از یک سو در کنار پروپاگاندای رسانه ای و تنظیم آتش توپخانه بهارستان به سمت دولت که گاه از حد انتقاد فراتر رفته و جنبه تهدید و توهین و رجزخوانی به خود می گیرد در تلاش است تا دولت را هم در عرصه میدانی و هم در ذهن مردم به گوشه رینگ برده و این دولت و همفکران و حامیانش را فاقد هرگونه توانایی برای بهبود وضعیت کشور نشان دهد. اگرچه که عملکرد ضعیف و آشفته دولت در بسیاری از عرصه های اداره کشور نیز دستمایه این حملات را در اختیارشان گذاشته است. از سوی دیگر نیز هزینه هراقدامی برای کاهش تنش و کمک به رفع مشکلات کشور را برای این دولت افزایش دهد. نمایندگان مجلس انقلابی از بزرگان آن گرفته تا نوباوگان سیاسی اش در این مسیر گاه چنان عنان از کف می دهند که تاکنون مقام رهبری دوبار مجبور شده اند به ایشان تذکر جدی داده و به اصطلاح ترمزشان را بکشند. اما تکرار و تداوم این رفتارها و گفتارها نشان می دهد برخی از این مدعیان ارزش های انقلابی چندان به تذکرات رهبری وقعی نمی نهند.

در این میان ترور ناجوانمردانه یکی از دانشمندان صنعت هسته ای کشور که به ظن قوی با عاملیت یاحداقل حمایت جدی رژیم غاصب صهیونیستی به وقوع پیوسته بهانه جدیدی برای حمله به دولت و تضعیف منافع ملی در اختیار این گروه تندرو قرار داده است.مایه تعجب است در شرایطی که باید همه مردم و گروه های سیاسی یکصدا خشم و انزجار خود را از این اقدام ابراز کرده، فریادها را بر سر اسرائیل بکشند و از مجاری نهادی و حقوقی و رسانه ای بین المللی به اثبات حقانیت و مظلومیت ایران و ماهیت پلید و تروریستی اسرائیل بپردازند، توپخانه ایشان همزمان به سمت پاستور و برجام نشانه رفتهو اتش تهیه را هم سنگین تر کرده است. به نظر می رسد این حملات و تصویب کلیات طرحی با عنوان مبهم رفع تحریم ها و حمایت از حقوق ملت ایران در مجلس، دقیقا تحقق خواسته ترامپیست ها، سعودی ها و صهیونیست هاست. جالب است در مدت اخیر، تندروهای داخلی در مواردی همچون ناراحتی از شکست ترامپ، حمله به بایدن، مخالفت با برجام و نگرانی از پیوستن مجدد امریکا به آن، نگرانی از هرگونه تعامل مثبت بین ایران و جهان و کاهش تنش ها در روابط بین المللی ایران و نگرانی از هرتلاشی منجر به رفع تحریم ها و کاهش فشار بر کشور با مثلث سعودی، اسرائیلی و ترامپی همنوا و همگرا بوده اند.

خروج ایران از برجام و پروتکل الحاقی در شرایط کنونی جز تحقق منویات اسرائیل که ایران را منزوی، در حاشیه و در برابر اجماع بین المللی می خواهد منفعت دیگری نخواهد داشت و آشکار است که نه کمکی به رفع یا غلبه بر تحریم ها خواهد کرد و نه مانع از اقدامات تروریستی مجدد اسرائیل و اذناب آن علیه دانشمندان و چهره های برجسته کشور خواهد شد. آنهایی که مدعی پروژه نفوذ هستند و مخالفین سیاسی خود و جامعه مدنی را با این برچسب می نوازند کافی است این معادلات ساده و قرائن اظهرمن الشمس را در کنار هم بگذارند و به یادآورند کسانی که چندسال پیش در ماجرای عربستان و شیخ نمر، با حمله به کنسولگری های عربستان در تهران و مشهد ورق بازی را به نفع عربستان برگرداندند به چه کسانی وابسته و نزدیک بودند، خط ربط ها را از چه کسانی می گرفتند و حالا همین افراد و گروهشان در کدام نهاد کشور مستقرند و اتفاقا فریادها و اقدامات تفرقه افکنانه و خلاف منافع ملی امروز از کجا برمی خیزد؟

حداقل انتظار از قوه عاقله اصولگرایان و حاکمیت کشور آن است که عقالی بر گردن و زبان این گروه تندرو افکنده و مانع از تصویب این طرح احساسی و غیرمنطقی و مانع از تکرار این سناریوها شوند. اگرچه بعید میدانم حریف این جماعت تشنه قدرت، پوپولیست و هتاک شوند. خلاصه عرض و جان کلام، این چند بیت پرمغز مولاناست:
ما درین انبار گندم می‌کنیم/گندم جمع آمده گم می‌کنیم
می‌نیندیشیم آخر ما بهوش/کین خلل در گندمست از مکر موش
موش تا انبار ما حفره زدست/و از فنش انبار ما ویران شدست
اول ای جان دفع شر موش کن/وانگهان در جمع گندم جوش کن

دیدگاه‌ خود را بنویسید

پیمایش به بالا