امام کوخ نشینان

«به مجلس و دولت و دست اندرکاران توصیه می نمایم که قدر این ملت را بدانید و در خدمتگزاری به آنان خصوصا مستضعفان و محرومان و ستمدیدگان که نور چشمان ما و اولیای نعم همه هستند و جمهوری اسلامی رهاورد آنان و با فداکاری های آنان تحقق پیدا کرد و بقای آن نیز مرهون خدمات آنان است، فروگذار نکنید و خود را از مردم و آنان را از خود بدانید…»

نظیر جملات فوق را در سخنان و نوشته های امام خمینی(ره) فراوان شنیده ایم. برای من که دوران کودکی ام مقارن با آخرین سال های حیات امام و دهه اول انقلاب است تصویر دیوارنوشته هایی در حمایت از مستضعفین و کوخ نشینان و نیز کلام امام در تقریر این مضامین در ذهنم بسیار پررنگ است. امام، نقش طبقات محروم را در پیشبرد و پیروزی نهضت خود بسیار موثر می دانست و به رفتار رژیم پهلوی و رویکردش نسبت به این طبقات و نیز مناطق محروم کشور نقدهای جدی داشت. از این رو پس از پیروزی انقلاب مکررا بر ضرورت توجه و رسیدگی و محرومیت زدایی از این اقشار تاکید داشت و نه تنها مسوولان و دست اندرکاران تقنینی و اجرایی و قضایی را به توجه ویژه به این طبقات تشویق و توصیه می کرد بلکه برای گروه های فعال اجتماعی همچون روشنفکران و نویسندگان و هنرمندان نیز در این باب رسالتی را قائل بود: «ای قشرهای روشنفکر و ای قشرهای نویسنده! قلم ها و گفتار خودتان را در راه این مستضعفین صرف کنید. ای دانشمندان ما، ای دانشجویان ما، ای فرهنگیان ما، ای دانشگاهیان ما! اجتماعات خودتان را برای راه این مستضعفین تقویت کنید.»

از آن جمله، تاکید امام بر ضرورت ساده زیستی مسوولان و مدیران، همدلی و همبستگی آنان با اقشار محروم جامعه، ارتباط نزدیک مدیران با محرومین و امکان بیان سخنان و خواسته ها در محیط های اداری و سیاسی قابل ذکر است: «همه مدیران و کارگزاران و رهبران و روحانیون نظام و حکومت عدل موظفند که با فقرا و مستمندان و پابرهنه ها بیشتر حشر و نشر و جلسه و مراوده و معارفه و رفاقت داشته باشند تا متمکنین و مرفهین و در کنار مستمندان و پابرهنه ها بودن و خود را در عرض آنان دانستن و قرار دادن، افتخار بزرگی است… .»

مع الاسف آنچه در این سال ها دیده ایم و در همین ایام اخیر نیز در برخی مناطق کشور به چشم خورده است آشکارا خلاف این رویه است. برخی نمایندگان اگرچه آرای خود را از همین طبقات می گیرند اما آن اندازه ای که خود را مدیون حامیان مالی و سرمایه گذاران انتخاباتی و متنفذین محلی می دانند و در پی تامین خواسته های ایشان هستند فرصتی و میلی برای دیدار طبقات محروم و توجه به خواسته های شان ندارند و در بهترین حالت با صدور نامه های تکراری از خود رفع تکلیف می کنند. در مورد مدیران اجرایی هم وضعیت بهتر از این نیست. انصافا یک هموطن شهری یا روستایی عادی که به هر دلیل و برای رفع هر مشکلی نیازمند ملاقات یکی از مدیران ارشد یا میانی یک دستگاه دولتی است چقدر امکان چنین ملاقاتی را دارد. در بسیاری از سازمان ها، نگهبانان به بسیاری از مراجعین حتی اجازه ورود به ساختمان و ملاقات با کارمندان و کارشناسان عادی را هم نمی دهند چه رسد به مدیران سطوح مختلف آن سازمان. مدیران و به ویژه مدیران ارشد نیز در حصار محافظین و مسوولان دفاتر و خدم و حشم و آسانسور اختصاصی و مسیر ورود و خروج خاص هستند و سال به سال فرصتی برای دیدن همکاران خود نیز ندارند چه رسد به مراجعین و به ویژه طبقات محرومی که نه کسی را می شناسند و نه رابطی دارند که برای شان وقت ملاقاتی از فلان مدیر بگیرد و برای شان کارسازی کند در عین حال انصاف نیست منکر تلاش های فراوانی شویم که در همه این سال ها برای محرومیت زدایی از بسیاری از مناطق کشور شده و بسیاری از مدیران ملی و محلی و نمایندگان مجلس و شوراهای شهر و روستا و… خالصانه و به دور از نمایش های معمول برای حل مشکلات مستضعفین کوشیده اند.

گذشته از این، برخورد  برخی مسوولان با مطالبات این اقشار که عموما مبتنی بر حداقل های یک معیشت و حیات شرافتمندانه است معمولا دوستانه نیست و گاه به خشونت و بگیر و ببند می انجامد. چالش غیزانیه اهواز که یک خواسته حداقلی مردم محروم آن منطقه است یا حوادث آبان سال گذشته که گروهی از معترضین از همین طبقات بوده و برای مطالبات بعضا اقتصادی خود و مبارزه با تبعیض و فساد به خیابان ها ریخته بودند از همین دسته است.

بسیاری از این طبقات، با صبر و قناعت و سختی روزگار می گذرانند و نان خود از عرق جبین حاصل می کنند و در بسیاری موارد تا پایان عمر خواسته ای از حکومت ندارند و در عوض در همه انتخابات و موقعیت های ضروری پای کار و حمایت از نظام و کشور هستند و این حمایت بی منت است که مرحوم امام (ره) تا این حد بر خدمت به این اقشار تاکید داشته اند. ظهور مطالبات این اقشار معمولا در شرایطی است که کارد به استخوان رسیده و طاقت شان سر آمده است و شوربختانه در چنین شرایطی بعضا نیز پاسخ مناسبی دریافت نمی کنند. تجدید میثاق با آرمان های امام (ره) فقط رفتن به مرقد ایشان و تقدیم نمادین گل نیست. به خودم و همه کارگزاران کشور هشدار پیر جماران را یادآوری می کنم که «اگر حالا هم شما کارهایی بکنید که توجه مردم را از مصالح و توجه خودتان از مصالح به چیز دیگر متوجه بشود،… عوض اینکه برای این پابرهنه ها، برای این ضعفا، برای اینهایی که زحمت کشیدند و شما را به اینجا رساندند و حالا هم توقع از شما خیلی ندارند برای اینکه یک آب و نانی، یک آبی، یک نانی، یک برقی، یک چیزها[یی] آن چیزهای اولیه را به اینها برسانید؛ از این غفلت کنید و بروید سراغ جنگ اعصاب و بساط، خوب، این همان است که آن وقت امریکا می کرد، حالا شما می کنید.»

دیدگاه‌ خود را بنویسید

پیمایش به بالا