سایه روشن معرفی کابینه

روز یکشنبه پس از گذشت بیش از یک ماه از انتخاب مسعود پزشکیان به ریاست‌جمهوری، لیست وزرای پیشنهادی او تقدیم مجلس شد و واکنش‌های زیاد و متفاوتی را بین فعالان سیاسی و رسانه‌ای و مردم برانگیخت. البته جذابیت اعلام لیست کابینه و گمانه‌زنی‌های پیش از آن و  واکنش‌ها و گمانه‌زنی‌های بعدی در مورد رای اعتماد یا عدم اعتماد مجلس چیز جدیدی نیست و تقریبا در همه ادوار بین فعالان سیاسی و رسانه‌ای و گروه‌هایی از مردم علاقه‌مند به مسائل سیاسی وجود داشته است. اما این بار با شعارهایی که پزشکیان در ایام تبلیغات انتخاباتی در مورد شایسته‌سالاری و بهره‌گیری از همه ظرفیت‌های کشور در مدیریت عالی دولت داده بود و راه‌اندازی کارگروه‌های مشورتی و شورای راهبری به ریاست محمدجواد ظریف، فضای پویاتر و مشارکتی‌تری در انتخاب کابینه ایجاد شد و به همان نسبت     سهم‌خواهی‌ها و توقعات نیز افزایش یافت. اما لیست اسامی وزرای پیشنهادی، خصوصا چند مورد از آنها با واکنش سرد و انتقادی کنشگران خصوصا حامیان پزشکیان مواجه شد. در این یادداشت به چند نکته پیرامون تشکیل کابینه خطاب به رییس‌جمهور و حامیان وی اشاره خواهم کرد:
یکم: افزایش بی‌منطق و غیرواقعی توقعات و انتظارات از دولت جدید و رییس‌جمهور چنانکه پیش‌تر نیز در یادداشتی در همین ستون به آن اشاره کرده بودم، نتیجه‌ای جز تضعیف دولت و سرخوردگی حامیان آن نخواهد داشت و دیر یا زود منجر به تنها ماندن پزشکیان بین جریانات سهم‌خواه، نیروهای فشار و مخالفان وی خواهد شد. باید توجه داشت ظرفیت سیستم سیاسی برای انجام تغییرات و دامنه اختیارات رییس‌جمهور حتی برای چینش تیم کاری خود محدود است و پزشکیان هم «سوپرمن» نیست. در دهه ۷۰ که نه فضای سیاسی کشور اینگونه بود و نه قدرت و اختیارات رییس‌جمهور و دولت چنین تضعیف شده بود، مرحوم هاشمی و جناب خاتمی نیز حتی با پشتوانه رای حداکثری و بالا نتوانستند همه اعضای کابینه خود را آنچنان که می‌خواهند انتخاب کنند و برخی وزرا یا معاونان به ایشان تحمیل شدند. اکنون که وضع به مراتب متفاوت است نباید انتظارات غیرمعقول داشت.
دوم: پزشکیان از ابتدا گفته بود که خود را وامدار هیچ گروه یا حزبی نمی داند و تلاشش ایجاد یک دولت فراگیر است. اگرچه در مورد مفهوم دولت فراگیر یا وفاق ملی اختلاف نظر هست و خود ایشان هم تعریف دقیقی از مدل مورد نظرش ارائه نکرده و از سوی دیگر رفتار و جهت گیری های خالص سازانه دولت قبل نیز بسیاری از مردم را با انگیزه تغییر حداکثری به سمت پزشکیان روانه کرد اما پزشکیان وعده نداده بود که همه کابینه اش را از بین اصلاح‌طلبان یا جناح دیگری برمی‌گزیند. با این حال من نیز منتقد برخی از انتخاب های او هستم و معتقدم می توانست گزینه‌های بهتر و همسوتری را به مجلس معرفی کند.


سوم: باید انصاف داد که رییس‌جمهور در انتخاب کابینه با نیروهای متعارض و فشارهای همه جانبه ای مواجه است و بهتر است خصوصا حامیان وی ضمن درک این شرایط، با استمرار مطالبات خود او را تنها نگذاشته و از میدان خارج نشوند. قوانین محدودکننده حق انتخاب رییس‌جمهور که انتخاب افراد را موکول به استعلام هایی می‌کند که مراجع آن استعلام ها ضرورتا با رییس‌جمهور و افراد موردنظر او همسو نیستند و از این حیث شرایط با دولت قبل بسیار متفاوت است؛ وزارتخانه‌هایی که بر اساس عرف سیاسی ایران گزینه آن با هماهنگی مقامات عالی نظام تعیین می شود؛ مجلسی که ترکیب آن حاصل نظارت استصوابی شورای نگهبان و حضور نیافتن ما پای صندوق رای است و اکنون باید به گزینه‌های وزارت رای اعتماد بدهد؛ افراد و جریاناتی که سهم یا باج خود را از دولت طلب می‌کنند و ممکن است لزوما در پیروزی پزشکیان نیز نقشی نداشته باشند؛ ملاحظات و محذورات شخصی رییس‌جمهور با برخی افراد سرشناس یا نزدیکان یا افراد ذی‌نفوذ و عوامل دیگر. کناره گرفتن، قهر کردن، اظهار پشیمانی و کنش هایی از این دست آن هم در ابتدای راه باعث می شود پشت رییس‌جمهور خالی شده و توان ایستادگی بر خواسته‌هایش را تا حد زیادی از دست بدهد و مرعوب جریانات قدرت حاکم شود.
چهارم: برخی از حامیان پزشکیان انگار با خوردن اولین غوره سردی شان کرده است. هنوز اتفاقی نیفتاده و دولتی تشکیل نشده و کاری شروع نشده که برخی از رییس‌جمهور عبور کرده و از رای خود پشیمان شده اند. پزشکیان وعده‌هایی به مردم داده و عهدهایی بسته که حتما خود را ملزم به وفای به آنها می داند. ما نیز به پزشکیان رای داده ایم و مطالبات اصلی را بر اساس وعده‌های او از خودش خواهیم خواست. ممکن است به تشخیص او، فلان کارگزاری که چندان مطلوب ما هم نیست بتواند در انجام فلان ماموریت، او را بیشتر همراهی کند. باید کمی صبر کرد و پای مطالبات اصلی و وعده‌های انتخاباتی که روشن هم هستند، ایستاد. واکنش های احساسی اکنون نه کمکی به دولت می‌کند نه به ملت.
پنجم: عملکرد بسته، باندی و خالص سازانه دولت سیزدهم نیز در این واکنش ها بی‌تاثیر نبوده است. افراد و جریاناتی که صرفا به واسطه گرایش فکری و همسو نبودن با دولتمردان دولت سیزدهم به کلی کنار گذاشته شده و افراد بی تجربه  بی‌دانشی که صرفا به واسطه رفاقت و هم‌دانشگاهی بودن و… بعضا بدون ضابطه وارد بدنه دولت شده و در مناصب بالای دولتی قرار گرفته‌اند، این انتظار را در حامیان دولت جدید ایجاد کرده که با دولتمردان فعلی هم به همین روش برخورد شود. شاید اگر دولت قبل سعه صدر بیشتری می‌داشت و نگرش‌های ایدئولوژیک و باندی را مبنای برخورد با افراد نمی‌کرد، امروز چنین فضایی در جامعه پدید نمی‌آمد.
پنجم: جناب رییس‌جمهور! رقیب شما در زمان انتخابات (که البته هنوز در فضای رقابت است) جریان تمامیت‌خواهی است که اسمش روی خودش است. یعنی هر چقدر به آن امتیاز بدهید راضی نمی‌شود و به چیزی کمتر از کل قدرت راضی نیست. شاید سیاست و منش شما این باشد که به تأسی از روش «مولفه قلوبهم» بخواهید با مشارکت دادن ایشان در اداره کشور دل‌های آنان را با خود همراه کنید ولی آن را بعید می‌دانم اگرچه امیدوارم در این راه موفق باشید. اما این نباید منجر به ناامید کردن حامیان واقعی و دلسرد کردن آنان یا فاصله افتادن بین شما و همراهان شما در روزهای سخت انتخابات باشد. افرادی همچون ظریف و آذری‌جهرمی جدا از نقشی که در انتخاب شما داشته و سرمایه اجتماعی و آبروی خود را به میدان آورده‌اند حضورشان در کابینه و در کنار شما می‌تواند قدرت ایستادگی شما را در برابر جریانات قدرت و فشار تقویت کند. ضمن آنکه یکی از وعده‌های مهم‌تان در باب به کارگیری جوانان، اقوام و اقلیت‌ها تاکنون بر زمین مانده است.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

پیمایش به بالا