نقد، گفت و گو، تحمل و باقی ماجرا

چندین سال پیش و در یکی از مقاطع تحصیلی دروسی را در محضر استادمان دکتر ابوالحسن فقیهی (دام عمره) گذراندیم. افزون بر دریایی از دانش و بینشی که داشت، ما جرعه ای از آن برکشیدیم، یکی از تکالیف ثابت کلاسی مان نقد کتاب بود. اولین باری که می خواستم کتابی را نقد کنم چون از آداب نقد چیزی نمی دانستم (و اکنون نیز مطمئن نیستم که چندان می دانم) کل کتاب را همچون کارآگاهی که در مستندات یک پرونده به دنبال سرنخی از وقوع یک جرم و یافتن مجرم جست وجو می کند در پی یافتن ایرادات و نقاط ضعف و اشتباهات کتاب ولو اشتباهات تایپی بودم تا چیزی برای عرضه به استاد بیابم. بالاخره چیزهایی یافتم (که در هر اثری اجتناب ناپذیر است و یافتنی) و خوشحال از اینکه کار را به نیکی و با موشکافی و دقت کامل به انجام رسانده ام، تحویل دادم ولی زهی خیال باطل. استاد به نرمی گوشم را کشید که پسرجان! کتاب یا هر اثر علمی و هنری و فکری را نه این گونه می خوانند و نه اینکه تو نوشته ای نامش نقد است. برای نقد، اول باید نویسنده را بشناسی؛ سیر تکامل و تکوین اندیشه و ذهن و زمینه و زمانه اش را بدانی؛ اینکه در چه بافت سیاسی و اجتماعی و آکادمیک به نگاشتن اثر نشسته است. دیگر آنکه اثر را از زاویه مساله و دغدغه ذهنی نویسنده اش بخوانی نه مساله و دغدغه خودت. نویسنده قرار است به مساله ای که در ذهن خودش شکل گرفته پاسخ دهد نه مسائل بی شمار و دغدغه هایی که در ذهن من و توست. دیگر آنکه در تحلیل یک اثر در پی چارچوب فکری و نظری نویسنده باش و سعی کن دریابی نویسنده می خواهد به مساله اش در چه چارچوب و با چه ابزار و روشی پاسخ دهد. آیا استدلال ها و استنتاج هایش در چارچوب مطالعاتی خودش برای تو متقن و قانع کننده است و در نهایت اینکه اثرش توانسته به مساله اش پاسخی درخور دهد یا خیر و در نهایت اگر نیاز بود بر جنبه های ظاهری اثر نیز اشاره ای گذرا کن و… اما این موارد ساده و در عین حال عمیق و روشمند در فضای فکری و به ویژه رسانه ای کشور کمتر مراعات می شود. برخی تلاش کرده اند تا باب گفت وگوی نقادانه، علمی و اصولی را حتی با منتقدان و مخالفان خود بگشایند و در فضایی آرام و بدون جنجال راهی برای نقد افکار و آثار بیابند. تلاش ایشان در هر گوشه ای از کشور در دانشگاه ها و پژوهشگاه ها و حوزه های علمیه تا شهرکتاب ها و پاتوق های فرهنگی که برگزار می شود ارزشمند است؛ ولو آنکه اصحاب رسانه به دلیل ناشناخته بودن یا به اصطلاح چهره نبودن این افراد یا اصولا تخصصی بودن موضوع تمایل چندانی به پوشش آن ندارند. در نقطه مقابل افرادی هستند که به داشتن تریبون های یک طرفه و متکلم وحده بودن و ایراد سخنرانی های آتشین عادت کرده اند. اتفاقا صدای میکروفن های این طایفه بلندتر است و رسانه های خودی و غیرخودی کلام شان (را که عمدتا جنجالی و کم مغز است) با درشت ترین قلم ها در صفحات اول خود برجسته می کنند. این گروه عادت دارند به بستن چشم و گشودن دهان و اظهارنظر در هر موضوع عمومی و تخصصی و حمله به هر صغیر و کبیری که جریان حاکم یا ایادی رسانه ای شان بخواهند. در منطق ایشان فراتر از محتوای اندیشه، صادرکننده آن مهم است که اگر «از ماست» باید تا حد امکان در ترفیع و تجلیلش بکوشیم و اگر از ما نیست پس «بر ماست» و  نباید از تخریبش چیزی فروگذار کرد. آنچه در این میان مهجور و مغفول می ماند، محتوای آن سخن و چارچوب آن اندیشه است که فدای دعوای حیدری نعمتی می شود.  سنت گفت وگو و مدارا سال هاست در جامعه ما حتی در فضاهای فکری و آکادمیک و علمی مظلوم مانده و فراموش شده و این واقعه شوم به ویژه در خصوص آثار افرادی که تلاش های فکری شان دربردارنده نتایجی ویژه است، مخرب تر است. هرگاه کلامی و نکته ای از این افراد صادر شده بلافاصله صف بندی ها و جبهه گیری ها را در رسانه و کف دانشگاه و تالار آغاز کرده ایم و چماقداران را برای بر هم زدن مراسم گسیل داشته ایم که نکند صدایی به جایی برسد. حال آنکه اگر از برخی از این جوانان نوخاسته که گریبان چاک کرده و خشمگین برای برهم زدن سخنرانی ها و همایش ها می آیند، بپرسی که موضوع چیست و کجای کار ایراد دارد، نمی دانند. می گویند فلسفه مادر علوم است و خود، از گفت وگو آغاز می شود. به گمانم ما چون به گفت وگو و به ویژه گوش دادن چندان میلی نداریم به فلسفه هم روی خوشی نشان نداده و نمی دهیم. اما امروز که نه تنها جامعه ما بلکه کل جهان در حال گذار است و در این گذار با مسائل پیچیده و جدیدی روبه رو می شود که برای بسیاری از آنها نیز پاسخ درخوری ندارد نیاز بیشتری به فلسفیدن و اندیشه ورزی داریم. بیشتر از گفتن به شنیدن و یادگیری، آداب هر دو محتاجیم که نیازمند تحمل و تساهل است و در این میان باید حضور و فکر و کلام کسانی را که خلاف آمد عادت سخن می گویند، سوالات دشوار می پرسند و برای این سوالات، پاسخ های دردناک نیز دارند بیشتر مغتنم بدانیم.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

پیمایش به بالا