حلول ماه محرم ۱۴۴۲ و همزمانی آن با شیوع ویروس کرونا و افزایش تلفات و ابتلا به این بیماری اگرچه بحثهای گوناگونی را در خصوص چندوچون برگزاری مراسم عزاداری و راهاندازی هیئات و تکایا و نسبت شرکت در عزای حسینی با حفظ سلامت مردم پیش آورد اما نهایتا با تدوین پروتکلهای بهداشتی و تدابیر بزرگان نظام و تلاش خالصانه برپا دارندگان مراسم عزا در حفظ سلامت شرکتکنندگان و رعایت اصول بهداشتی به نظر میرسد در مسیر مناسبی قرار گرفته است. اگرچه نمیتوان از رعایت قطعی این پروتکلها در همه مجالس و مناطق اطمینان یافت اما امیدوارم این پویش در عین برگزاری پرشور و با معنویت مراسم عزاداری، آثار و تبعات نامطلوبی بر سلامت جامعه نداشته باشد.
اما فراتر از جنبه مناسکی و آیینی تعزیت حضرت سیدالشهدا، آنچه بهانه اصلی برگزاری همه ساله آیین عزای حسینی است نشر معارف، حفظ و ترویج ارزشهای کلیدی و انگیزههای اصلی این نهضت حماسهساز است. به دیگر بیان روح حماسه حسینی است که این چراغ را در دلها روشن نگه داشته و همه ساله محرک پیر و جوان در برپایی خیمه و علم اقامه عزای سالار شهیدان عالم است. از اهم دلایل و انگیزههایی که حضرت برای نهضت خود ذکر کردهاند، احیای دین پیامبر و سنت مفروض امر به معروف و نهی از منکر است. این دو فریضه که به راستی امروزه جزو فرایض مظلوم و مغفول قرار گرفتهاند به لحاظ اهمیت بنا به نص صریح قرآن در ردیف نماز و زکات و در زمره کارویژههای اصلی انبیا و اولیای الهی هستند. به گواهی تاریخ این فرایض نیز همچون بسیاری دیگر از ارکان و اصول و فروع دین محمدی(ص) در زمان خلافت جائر بنیامیه به ویژه موسس آن در مسیر استحاله قرار گرفت و از هدف و رسالت اصلی خود دور شد.
فرایضی که پیش از آن حقی برای مردم در برابر حکومت و در راستای اصلاح و جلوگیری از فساد آن بود پس از دگردیسیهای نامبارک دوران اموی به حقی برای حاکم و ابزاری برای سلطه بیشتر بر مردم بدل شد. میان آنچه سفارش نبی مکرم و سیره حکومت علوی بود و آنچه در قرون بعد با عنوان امر به معروف و نهی از منکر به عنوان ابزاری در دست حکومت برای کنترل بیشتر و افزایش محدودیتهای عمومی برای مردم مشاهده شد، تفاوت از زمین تا آسمان است.
اگر بنا باشد، تکرار این مناسک و آیین عزاداری و سخنرانی و مداحی و سفرهداری و… که همگی سنتهای نیکویی هستند در نهایت منجر به احیای این فریضتین و اصلاح امور ملت بر اساس سنت نبوی نشود و آش همان آش باشد و کاسه همان؛ پس قرار است چه نتیجه و دستاوردی از این مراسم حاصل کرد.
روی سخنم از یک سو با کسانی است که در منبر وعظ و روضه سعی بر وارونه کردن برخی از معروف و منکرها دارند و از سوی دیگر مسوولانی که یا هالهای از تقدس به دور خود تنیدهاند یا چنان در پیله اعوان و انصار و محافظین و دفترداران و خدم و حشم و اکانتهای توییتری و اینستاگرامی و رسانههای حامی قرار گرفتهاند که اصولا دست و نگاه کسی از مردم عادی بدیشان نمیرسد چه رسد به اینکه بخواهند، منکری را تذکر دهند یا معروفی را تشویق کنند.
چالش دیگر آن است که کارکنان و زیردستان چنین مدیرانی نیز به تدریج به سایههای کوتاهتری از روسای خود بدل میشوند و دیگر پذیرنده هیچ نقد و تذکر و پیشنهادی نیستند. در این دوران چرتکههای نامریی وجود دارد که هزینه امر به معروف و نهی از منکر افراد را در سطوح و ردههای مختلف محاسبه میکنند و ملایمترین تذکری به برخی افراد و اقدامات چنان هزینههای مادی و معنوی و قانونی برای فرد دارد که دیگران حساب کار خود را بکنند. از همین رو است که برخی فرصتطلبان با تشبث به این افراد و نهادهای «هزینهزا» هر چه میخواهند، میکنند و از هیچ فساد و تخلفی رویگردان نیستند و حتی مسوولان قضایی و امنیتی و مدیران ارشد کشور را یارای مقابله با تخلفات آنان نیست.
مجلس عزای امام حسین(ع) و بزرگداشت نهضت حسینی باید بتواند نسل و ملتی را تربیت کند که ظلم و فساد را در هرسطح و هرجا و از هرکسی که ببیند بیتعارف و مجامله بر آن بشورد و جامعه و حکومتی را شکل دهد که هزینه ظلم و فساد در آن فراوان و هزینه افشا و اعتراض به آن اندک باشد. هر مدیر و کارگزاری در هر سطحی از نقد عملکرد و بیان خطاهایش استقبال کند، خود و مدیران زیردستش را در معرض نگاه و نظارت و گفتوگوی مردم قرار دهد، منافع و خوشامد عموم را بر خواص مقدم بدارد و فرصتهای متعدد و کم هزینهای برای نظارت مردم بر خود و مجموعه تحت مدیریتش فراهم آورد و رسیدگی به هر تخلف و فسادی را حتی از نزدیکترین کسان و همکارانش بیملاحظه به داوری عادلانه و شفاف قضات آگاه و شجاع و منصف بسپارد.
اگر از این مجالس عزای حسینی توانستیم نسلی شجاع، آگاه به زمانه و حقوق خود تربیت کنیم که چه در جایگاه یک شهروند عادی و چه یک مقام مسوول ملی و محلی ظلم و فساد و حقکشی را در هیچ کجا و از سوی هیچکس تاب نیاورد و راه را برای انذار و تبشیر بیهزینه کارگزاران حکومت بازگشاید(چنانکه از مسیر انصاف و حق خارج نشود) آنگاه میتوان گفت لااقل بخشی از پیام نهضت اباعبدالله را به نیکی درک کردهایم، پای در مسیرش گذاردهایم و پاسدار خون پاک او و سلاله طاهرش هستیم.