بررسي تاثير متغيرهاي فرهنگ سازماني بر نوآوري در سازمان با منطق فازي

جريان مناسب و پوياي نوآوري در حيات جهان بسيار متغير و پر تلاطم امروز ما نيازمند ابتكار، خلاقيت و نوآوري است. كارگيري الگوي پيترز و سازمان ها، مبتني بر مجموعه ي متعددي از عوامل، از جمله «فرهنگ سازماني» است. در اين مقاله با به كارگيري الگوي پيترز و واترمن، تاثير متغيرهاي فرهنگ سازماني، بر نوآوري سازماني مورد ارزيابي قرار گرفته است. اين پژوهش به لحاظ هدف توصيفي، به لحاظ مخاطب شناسي كاربردي و به لحاظ روش ميداني است و با توجه به ماهيت غير دقيق و غيرقطعي فرهنگ سازمان، منطق فازي براي ارزيابي شاخص هاي آن انتخاب شده است. به منظور ايجاد پايگاه دانش و فازي سازي متغيرها، سيستم خبره اي متشكل از ديدگاه هاي ۱۳ صاحب نظر مديريتي تشكيل گرديد. جامعه ي آماري تحقيق شامل مديران آموزشي و پژوهشي دانشكده هاي يك دانشگاه نظامي و ابزار سنجش پرسشنامه بوده است. مطابق الگو، ۸ متغير اصلي فرهنگ سازماني و ۲۳ عنصر زيرمجموعه ي متغيرهاي اصلي مورد ارزيابي قرار گرفتند. با استفاده از فازي سازي و به كمك پايگاه دانش، وضع مطلوب متغيرها تعيين و سپس با فازي زدايي پرسشنامه هاي تكميل شده، وضعيت موجود شاخص هاي فرهنگ سازماني و نوآوري مشخص و در نهايت ميزان شكاف بين دو موقعيت مطلوب و موجود تحليل گرديد. نتايج تحقيق نشان داد متغير دسترسي به مديريت بيشترين و متغير ارزيابي عملكرد كمترين سهم را در تحقق فرهنگ سازماني پشتيبان نوآوري داشته است.
fazi