مرثیه ای برای پلیس

موج جدید بگیر و ببندهای سختگیرانه در خصوص پوشش بانوان مدتی است که آغاز شده و متاسفانه هر روز فیلم و عکس تازه ­ای از رفتارهای خشن و ناهنجار ماموران گشت ارشاد و درگیری­ های آنان با اقشار مختلف مردم خصوصا بانوان و نیز درگیری بین گروه­ هایی از مردم با یکدیگر منتشر می ­شود که انصافا دل هر انسان آزاده ­­ای را می­ خراشد و به تهدیدی برای روح و روان مردم ایران تبدیل شده است. مردمی که به لحاظ شرایط اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی در یکی از دشوارترین تنگناهای دوران زندگی خود قرار گرفته­ اند. در مورد حجاب و پوشش و آزادی و ضرورت و رویکردهای شرعی و عرفی و سیاسی به آن و کنش و واکنش گروه ­های مختلف موافق و مخالف حجاب و گشت ارشاد و … سخن فراوان رفته­ است. اما قصد من در این یادداشت پرداختن به جنبه دیگری از این ماجراست.

گشت ارشاد یکی از واحدهای عملیاتی فراجا یعنی همان پلیس ایران است. پلیس در ایران کارکردهای مختلفی دارد: از تامین امنیت شهرها تا مرزها، مقابله با اغتشاش و ناامنی، امور جنایی و کشف جرم، راهنمایی و رانندگی در شهرها و جاده­ ها، امنیت فضای مجازی، امنیت اخلاقی و امور اجتماعی و… موفقیت پلیس در این ماموریت­ها شرایط لازمی دارد از جمله توانمندی و کارآزمودگی نیروها، انگیزه و تعلق خاطر ایشان، فراهم بودن امکانات و تجهیزات سخت­ افزاری و نرم­ افزاری برای انجام این وظایف و خیلی چیزهای دیگر. اما به نظرم اثرگذاری همه این عوامل موقوف بر وجود یک شرط کافی است و آن هم اعتماد مردم است. اگرچه جلب و ارتقاء اعتماد عمومی به همه ارکان دولت و حکومت مهم و ضروری است اما در مورد برخی نهادها مانند پلیس که برآمده از مردم و درون مردم و در ارتباط مستمر با مردم است اهمیت بیشتری دارد. موفقیت پلیس در بسیاری از عرصه ­ها، نیازمند همکاری و تبعیت مردم و جامعه است و این در صورتی اتفاق می ­افتد که مردم باور به خیرخواهی پلیس برای خود داشته باشند و حاضر باشند اختیارعمل و حق تصمیم­ گیری خود را به پلیس بسپارند که این همان معنای ضمنی اعتماد است.

از دستورات یک افسر راهنمایی و رانندگی برای گشودن گره ترافیکی یک معبر شهری یا جاده برون­ شهری گرفته تا پذیرش استراتژی یک افسر آگاهی برای حل مساله گروگان­گیری یا آدرم­ربایی یا اقدامات و دستورات پلیس فتا برای جرائم اینترنتی؛ این همه نیازمند ایجاد تصویری مثبت و مردمی از پلیس است که در عین قاطعیت و شجاعت تلاش می­ کند حق مظلوم را از ظالم بازستاند و خاطیان و جانیان و مجرمان را تنبیه و رام نماید. واقعیت آن است که پلیس یک سازمان اجتماعی و عمومی است نه یک سازمان حکومتی و نقش و ارتباط آن با بدنه جامعه از بسیاری نهادهای نظامی دیگر متفاوت است. بسیار ضروری است برند پلیس در ذهن مردم تصویری مبتنی بر امنیت و آرامش ایجاد کند نه ترس و ناامنی؛ دقیقا بر عکس اثری که باید در ذهن تبهکاران و مجرمان داشته باشد.

متاسفانه تلاش­ های گوناگونی برای تخریب چهره پلیس در جریان است که هیچ­یک به نفع جامعه نیست. از فیلم­ها و سریال­ هایی که خواسته یا ناخواسته پلیس را همواره چند قدم عقب­ تر از مجرمان نشان می­ دهند و افراد عادی بدون مراجعه به پلیس خود می­ خواهند قهرمان مسائل پیرامونشان باشند، تلاش راهنمایی و رانندگی برای جریمه رانندگان به هر بهانه­ ای و تامین درآمد برای دولت یا تاکید بر فسادهای خرد و دریافت رشوه در کلانتری­ ها و… و این آخری هم که گل سرسبد همه آنهاست پخش روزانه فیلم ­های آزاردهنده از برخوردهای خشن گشت ارشاد با زنان و دختران. به نظر شما اگر این سوال را اکنون در پیمایشی از مردم بپرسید که «با دیدن پلیس احساس امنیت و آرامش می­ کنید یا احساس استرس و ناامنی؟» چه پاسخی دریافت می­ کنید؟

متاسفانه دستگاه تبلیغاتی حاکمیت نشان داده هیچ ابایی از تخریب چهره هیچ­ یک از اقشار جامعه نزد دیگر اقشار ندارد. بعضی را آشکارا انجام می ­دهد مانند وکلا و پزشکان و فوتبالیست ­ها و هنرمندان و نویسندگان و… و برخی را غیرمستقیم مانند معلمان و کارمندان و بازنشستگان دولت و دیگر بخش ­های عمومی و به نظر می ­رسد طرح حاضر نیز پروژه ­ای برای تخریب یکی دیگر از نهادهای اجتماعی(پلیس) در جامعه است(یا حداقل منجر به این هدف خواهد شد). اما به طور قطع، تخریب چهره پلیس موجب افزایش محبوبیت دیگران نخواهد شد و سلب اعتماد از پلیس، اعتماد از دست رفته به نهادهای دیگر را بازنخواهد گرداند. کارکنان پلیس، جزء اقشار زحمتکش، عمدتا تحصیلکرده و با شرایط کاری دشوار و اشل حقوقی پایین هستند که قریب به اتفاق آنها شرافتمندانه برای تامین امنیت و آرامش جامعه می ­کوشند اما خود نیز باید نسبت به اینکه رفتار عده ­ای معدود از هم لباسانشان، شان اجتماعی و تصویر ذهنی مردم از ایشان را مخدوش کنند حساس باشند. این بازی ناجوانمردانه در سطح میدانی نهایتا چیزی جز باخت و حسرت برای هردو طرف(مردم و پلیس) ندارد و بعید می­ دانم برای طراحان و آمرین آن هم فایده­ ای همراه آورد.

قدیم­ ها وقتی در مدرسه از بچه­ ها می­ پرسیدند می­ خواهی در آینده چه ­کاره شوی یکی از گزینه ­های پرتکرار پلیس بود. نمی ­دانم امروز هم با این فیلم ­ها و این رفتارها فرزندان دیروز و امروز ما چنین علاقه ­ای داشته باشند. به قول رئیس ­جمهور سابق«آقایان بگذارید پلیس برای مردم بماند.»

دیدگاه‌ خود را بنویسید

پیمایش به بالا