
من تقریبا هر روز تیترها و مطالب صفحه اول روزنامه های سراسری را از طریق یک وبسایت یا کانال های خبری می خوانم و برخی از یادداشت ها را هم مطالعه می کنم. گاهی هم که مطالب روزنامه ای برایم جذاب باشد بعدازظهر از دکه می خرم و به طور کامل مطالعه می کنم. البته از دوران نوجوانی این عادت را داشته ام و هرموقع از مقابل دکه روزنامه فروشی رد می شدم دقایقی برای خواندن تیترها پای دکه توقف می کردم و گاهی اوقات هم روزنامه یا مجله ای برای مطالعه می خریدم. البته الان تردید دارم که این عادت خوبی است یا عادت بدی؛ چون در شرایط فعلی دیدن هرروزه اخبار و تیترهای روزنامه ها جز وحشت و حسرتم نمی افزاید.
اما در شرایطی که کشور از جهات مختلف اقتصادی، سیاست داخلی و خارجی، مسائل اجتماعی و … در وضعیت خوبی نیست و دیدن این وضعیت نامطلوب برای ما آدم های معمولی که زندگیمان در کوچه و بازار و اداره و مترو و اتوبوس می گذرد کار دشواری نیست و نیاز به ذره بین و ابزارهای مسلح کردن چشم ندارد؛ تیترهای روزنامه فخیمه کیهان و برخی جراید همسو چنان مثبت و امیدوارکننده و خوشایند است که گاهی به نظر می رسد این اخبار و گزارش ها از ایران دیگری غیر از آن کشوری که ما در آن زندگی می کنیم مخابره می شود. تصویر کیهان از ایران، تصویری است سراسر پیشرفت، توسعه، رفاه و رضایت عمومی از اقدامات دولت و نظام که وضعیت کنونی کاملا مطلوب و آینده ای کاملا روشن و امیدبخش را به تصویر می کشد. در حالی که به نظر می رسد تصویر و تصور عمومی گروه ها و اقشار متعددی از مردم اینقدر روشن و امیدآفرین نیست.
تعهد و تقید کیهان به حمایت از دولتی که رئیس آن در پس انتخاباتی با آن شرایط و هزینه سیاسی ناشی از اعمال همه جانبه نظارت استصوابی شورای نگهبان انتخاب شده و کابینه آن نیز علیرغم انتقادات فراوان از برخی چهره های کاملا همسو با گردانندگان کیهان انتخاب شده کاملا قابل درک است. به هرحال بعد از تجربه ناخوشایند دولت احمدی نژاد که در ابتدا به همین شکل مورد حمایت همه جانبه کیهانیان بود و تنها وقتی ته خیار تلخ شد، همراه با دیگر اصولگرایان در چرخشی جدی از احمدی نژاد و دولتش روی برگرداند و آن را جریان انحرافی نامید؛ و پس از هشت سال تحمل دولت ناهمسوی روحانی که برخی از چهره هایش استخوان در گلوی ایشان بودند و البته کیهان لحظه ای از حمله و تخریب آن دولت و کارگزارانش فروگذار نکرد؛ حالا فرصت یکدستی حاکمیت و برآمدن دولت و مجلس انقلابی به اصطلاح دوران بره کشان کیهانی هاست. اینکه یک روزنامه از دولت یا مجلسی که جریان سیاسی موردحمایتش شکل داده حمایت کند و تلاش نماید موفقیت های آن را برجسته و مشکلات و اشتباهاتش را کمرنگ یا لاپوشانی کند امر غریبی نیست اما به نظر میرسد کیهان کمی این آش را شور کردهاست. در حالی که دیگر رسانه های نزدیک به حاکمیت علیرغم تلاش برای دفاع از مواضع و اقدامات دولت، به مشکلات کشور، ناکارآمدی برخی مدیران و دغدغه های مردم نیز بی تفاوت نیستند و تلاش می کنند در عین حفظ رویکرد کلی حمایت از دولت، مشکلات مردم و کشور را نیز با زبانی لین منعکس کنند تا چندان از چشم مخاطبانشان نیز نیفتند و البته دل دوستانشان در دولت یا مجلس را نیز نشکنند. این نکته ای است که به نظر میرسد کیهان و گردانندگان آن چندان دغدغه ای در قبالش ندارند. از سوی دیگر، ورای دغدغه و انتظارات مخاطبان، رعایت اصول حرفه ای کار مطبوعاتی و اطلاع رسانی نیز ضروری است و روزنامه یا جریده ای که با نیت آگاهی بخشی و اطلاع رسانی به مردم منتشر می شود(خصوصا آنکه از بودجه بیت المال تغذیه شده و وابسته به نظام هم باشد و بسیاری از مشتریان اجباری آن دستگاه های اجرایی و حاکمیتی باشند) باید با بولتن یا خبرنامه روابط عمومی فلان سازمان متفاوت باشد و حقایق جامعه را ولو از زاویه دید خود و نویسندگانش انعکاس دهد.
در نهایت اینکه کیهان یا رسانه های همسو با آن، چه سیاستی در انعکاس مسائل کشور و مواجهه با دولت و حاکمیت دارند تا حد زیادی به خودشان، خوانندگانشان و نهادهای بالادستیشان و قضاوت افکار عمومی مربوط است؛ اما آنچه مرا نگران می کند آن است که به احتمال فراوان، بولتن ها و گزارش هایی که به دست مسئولین عالیرتبه کشور و دولت میرسد نیز از همین دست و با همین رویکرد تنظیم می شود؛ تصویری خوش رنگ و لعاب و گل و بلبل از کشور و مردمی که همگی راضی و خوشحال و دعاگوی بزرگان کشور هستند و هیچیک در تامین شغل و مسکن و معیشت خود در نمانده اند و هزماه هم مبلغی زیاد می آورند. کشور هم با هیچ مشکل و مانعی در تامین منابع و زیرساختها در داخل و خارج مواجه نیست و شتابان در حال لگدمال کردن دشمنان و درنوردیدن قله های پیشرفت و سعادت است. البته از ته دل امیدوارم که کشور به زودی همان چیزی شود که کیهان این روزها تصویر میکند.